اينارو مينويسم واسه دل خودم ......

اقا امشب vpn و proxifire o اينا نداشتيم كه يه سر بزنم فيس بوك ببينم چه خبره تو دنيا ؟؟؟ ديدم بيخوابيه مزمن كه گرفته ماو ساعت بيولوجيكيه بدنمون هم قربونش برم از كار كه افتاده كلا نميفهمه شب روزه ؟؟يا روز شبه ؟؟كلا درگيريه واسه خودش !!!!!!

گفتم چه كنم چه نكنم يهو يادم اومد از دارو ندار دنياي مجازي بجز اكانت اف بي و يك دو عدد ايدي ناقابل و عضويت تو چندتا سايت تو اين بلاگفا يه وبلاگي داشتيم

اومدم درشو باز كردم ديدم خاك گرفته بنده خدا يه دو سه تا هم اين گوشه كنارا نامه افتاده بود اونارو هم راسو ريس كردمو كارم كه اينجا تموم شد رفتم وبلاگ گردي !!!!!!

هرجايي رفتم ديدم يكي ..يكي ديگه رو دوس داره .! حالا اوني كه دوس داره هم يا كلا بيخيال اين چيزاس يا يكي ديگه رو دوس داره يا خودش خبر نداره يا.....

خلاصه رد پاي يه عالمه مثلث و مربع و دايره و هشت ضلعي و.... كلا هندسه ي عشقي وجود داره كه همه هم در غم فراق يار مي سوزندو مي نالند و يه چشمشون اشك و يكيش خونه !!! 

يكي  ياد خاطرات خوبشو نوشته بود ....

يكي در وصف خط و خال يار گفته بود ...

يكي از بي وفاييهاي دلدار   گفته بود....

يكي از مشكلات سد راه گفته بود ....

اينجا بود كه واقعا دلم واسه خودم سوخت!!!!!!!! ...... اره اشتباه نشده دلم سوخت واقعا

اينارو كه ديدم برگشتم يه نگاه به خوم كردم گرفتم كه واقعا همه ي عمرم مثه يه ربات بي احساس زندگي كردم همش دنبال درس و اين مزخرفات .... اينقد اين روش زندگي روم تاثير گذاشته كه دچار يه يبوست احساسه مزمن شدم كه هرچقدم با خودم كلنجار ميرم درستش كنم عوض نميشه 

تا ميام يه چيزيو يه كسيو ... دوس داشته باشم اين منطق به ظاهر خير خواه مياد جلوم قلدري ميكنه كه نه اين درست نيس!!!!

فك كنم اين نه گفتناي منطقم تاثير اون پيام بازرگاني هايي هس كه تو بچگيمون نشون ميدادن كه ميگفتن ((نه گفتن را بياموزيد))  كلا كاسه كوزمونو ريخته به هم نميزاره يه كم از اون شراب ناب اساسات نيوش جان كنيمو دچار مستيه عشق بشيم !!!

ميدونم الان ميگيد سخته و اين جوري كه تو هستي خوبه . ولي تا اينجا كه من خوبي ايي نديدم تو اين مساله ؟؟:-؟؟ شمايي كه يكيو دوس داري دقت كردي وقتي ميبينيش يا بش فكر ميكني ضربان قلبت به طور غير ارادي ميره بالا 130 ؟؟؟؟ ديدي چه حس باحاليه؟؟

يا وقتي يه لبخند حتي اگه خالي از هر احساسي باشه بهت بزنه حس ميكني داري بال در مياري ؟؟

يا وقتي ميبوسيش حس ميكني مثه خورشيد شديو كل بدنت داغ ميشه و از اون مهمتر مثه خورشيد دماي دردونت كه همون قلبته از دماي صورت گل انداختت بيشتره؟؟؟

وقتي به اين حس هاي قشنگي كه تجربه كردي فك كني ديگه دوريه عشقتو نرسيدن بهش واست سخت نيس چون اينارو داري بهشون فك كني و مثه من يه ادمي نيسي كه عاشقه احساسات و همه حسارو ميشناسه ولي چه فايده كه فقط اونارو مثه درساي مدرسه حفظ كرده و نه كاربردشو ديده نه ميفهمه چي ان!!!؟؟؟

وقتي ببيني ادم خشك و فول منطق و ماشيني اي هم وجود داره و ارزوشه كه بتونه عقل و بزنه كنارو از رو خريت و سادگي هم كه شده حتي اشتباهي به يكي اعتماد كنه شك نكن ميفهمي كه خودت  با همون وضعيتت ارز همه خوشبخت تري 

يه جايي خوندم كه اينقد عاشق نشو كه هيچيو نبينيو اينقد نبين كه نتوني عاشق بشي !!!

واقعا كه حرفش ايول داره و باس با اب صلا نوشتش زد سينه ديوار كه هر روز جولو چشمون باشه :-<